از دیار حبیب

هو..
آخرین مطالب

۶ مطلب در اسفند ۱۳۹۷ ثبت شده است

من از تو می نوشتم 
تو هر که را دوست داری بخوان 
که من پیاده توام..
تجریش و شریعتی و نواب و صیاد و هنگام و شباهنگام توام
من انقلاب توام... 
چمران نه، هفت تیر خورده ی توام 
من به تنهایی 

تهرانِ توام.... 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۷ ، ۱۵:۴۸
ابریشم آبی


باید هزار بار از روی این بیت بنویسم

گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق

ساکن شود بدیدم و مشتاق تر شدم...

مشتاق تر شدم...

مشتاق تر شدم...........

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۷ ، ۱۱:۴۸
ابریشم آبی

دل از انتظار خونین ...

دهن از امید خندان :))))








پ.ن : دلتنگی خیلی واژه‌ی خوبیه برای بیان حسی که ایجاد می‌کنه.

انگار واقعا احساس فشردگی و تنگی می‌کنم توی قفسه سینه‌م...

عجیبه :)

عشق خیلی موجود عجیبیه :)

خیلی!

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۷ ، ۰۶:۳۲
ابریشم آبی

دقیقا همین ۲ نصف شب باید بگم که

من آدمی به جمالت نه دیدم و نه شنیدم!

تَکرار می‌کنم

نه دیدم و نه شنیدم!

تمام

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۷ ، ۰۱:۵۹
ابریشم آبی

کندوی کامت را بیار

در کامِ بیمارم گُذار...

تا جان فزاید کامِ تو

بر جانِ این دل‌خسته‌ی بشکسته تار..!

پ.ن : مست و می‌آلود و خمآر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۷ ، ۰۱:۴۲
ابریشم آبی

سلام حضرت

امروز هر چقدر به دنبال خودم گشتم، حاصلی نیافتم.

گم شده ام میان انبوهِ تو...

گم شده‌ی کویری برهوتم در شبِ وصالت که بس کوتاه بود و هم اکنون، روزِ فراق است و بس طولانی...

به قولِ سعدیِ جان:

 بیا که در غم عشقت مشوشم بی تو

بیا ببین که در این غم چه ناخوشم بی تو

دمی تو شربت وصلم نداده‌ای جانا

همیشه زهر فراقت همی چشم بی تو

اگر تو با من مسکین چنین کنی جانا

دو پایم از دو جهان نیز در کشم بی تو

پیام دادم و گفتم بیا خوشم می‌دار

جواب دادی و گفتی که من خوشم بی تو

...



پ.ن: دلتنگی خیلی سخته‌ها، جدیش نمیگیرن بیچاره رو :) 
۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۷ ، ۲۳:۵۵
ابریشم آبی